تارم و تزرج در مواجه با قدرت های محلی
در دورانی که ملوک هرمز بر نواحی ساحلی هرمزگان فعلی و نواحی ساحلی آن سوی خلیج فارس حکمرانی می کردند به قلمروهای دور از دریای خود بیرونات می گفتند
ضمن اینکه دو شهر در قلمرو ملوک بسیار اهمیت داشت اول بندر مسقط در عمان امروزی تا جاییکه فرزندان ارشد ملوک که ولی عهد می شدند به عنوان حاکم در مسقط مستقر شده و دوم قلعه تزرج که بسیار در زمینه برقراری امنیت اهمیت داشت و مهمترین و مقتدرترین ها را برای حکومت به این قلعه اعزام می کردند
این قلعه به همراه قلعه تارم چنان اهمیتی در تجارت پس کرانه داشت که همه ی قدرت های محلی به آن چشم طمع داشتند
مستوفی درشرح بیرونات (شامل قلاع و سرزمین های تابع ملوک هرمز که عمدتا در شرق و شمال استان هرمزگان امروزی قرار داشتند) مینویسد: در سواحل ایران امتداد قلمرو هورموز به آبادی تزرگ در ۷۰ (احتمالا ۱۷۰۰) کیلومتری دریا میرسید که توقفگاه کاروانهایی بود که از هورموز به سمت شیراز یا کرمان در حرکت بودند. در منازعه قدرت بین دوبرادر یعنی تورانشاه و امیر سیفالدین بر سر پادشاهی هرموز همراهان امیر سیفالدین مصلحت رادر این دیدند که او سلطنت برادر را به رسمیت بشناسد و خود در قلعه تزرگ یکی از قلاع نواحی پس کرانه ای در مسیر هورموز به شیراز که نسبت به قلاع دیگر از آب وهوای بهتری برخوردار بود ساکن شود و پادشاه سیفالدین در قلعه تزرگ خرید و دم در کشید و تقبل فرمود که نسبت به برادر اکبر انواع دوستداری وخدمتگذاری به جای آورد.
دکتر محمد باقر وثوقی درتاریخ ملوک هورموز مینویسد: درمسیر هرموز به طرف فارس ناحیه ای به نام تارم وآبادی شمالی اش تزرگ را میتوان مناطق مرزی هرموز به شمار آورد.
این جاده باستانی دراین منطقه به سه بخش تقسیم میشد که اولی به سمت شمال غربی تا داراب وسپس شیراز امتداد مییافت ودیگری به سمت شرق تا سیرجان وسپس کرمان وسومی از سمت بینوج به سمت لار میرفت.
به این ترتیب تارم وتزرج محل تلاقی کاروانهای سه مسیر مهم تجاری به شمار میرفت. استخری، ابن حوقل، یاقوت حموی، مستوفی قزوینی وابن بلخی منزل گاههای مسیر هرموز به فارس را برشمرده وتارم به عنوان ایستگاه اصلی آن نامگذاری کرده اند. اسکندر مقدونی در لشکر کسی خود به شرق از تارم عبور کرده است. در سمت شمالی تارم ودرجادهای که به سوی سیرجان میرفت قلعه ای محکم بر فراز کوه دیده میشود که بر دامن آن آبادی تزرگ به چشم میخورد که به عنوان یکی از ایستگاههای مهم در این مسیر به شمار میرفته است. این دومنطقه در مرز حکومتهای مختلف کرمان وشبانکاره وفارس و. بعدها در قرن نهم ودهم درمرز بین لارستان و هرموز قرارداشته اند.
تارم و تزرگ تا قرن ششم جزء نواحی فارس ودرقلمرو آن قرار داشت، امادر دوره حکومت امیر قطبالدین شبانکاره ای در اواخر قرن ششم درمحدوده قلمرو شبانکاره گان قرار گرفتندودر قرن هفتم نیز در فهرست آبادیهای شبانکاره ذکر شده اند. با افول قدرت شبانکاره ها در قرن هشتم هجری ودر اوج قدرت گیری هرموز به محدوده قلمرو هرموز پیوستند، تاریخ قطعی این رویداد بر ما مشخص نیست اما به احتمال بسیارالحاق این این مناطق در دوره حکومت امیر قطبالدین تهمتن حوالی سال ۷۴۷ هجری تحقق یافته است. قلعه بزرگ وبا هیبت تزرگ به عنوان یکی از هفت قلاع بیرونی هرموز درمنابع تاریخی قرن نهم آمده است. عبدالرزاق سمرقندی درمسیربازگشت خود از هرموزبه سیرجان دراین قلعه توقف نموده است. حمداله مستوفی فاصله تارم تا مرز لارستان را چهار فرسنگ ذکر کرده است. توسعه قدرت امرای لارستان از قرن هشتم به سمت سواحل ونواحی تارم مورد تایید منابع است.
درسال ۸۱۴ ه /۱۴۱۱ م حاکم قلعه تارم قطبالدین تارمی با حمایت گرگین امیر لار علیه حاکمیت تیموریان دست به شورش زد.نیروهای مشترک تیموری وترکمنی طی تهاجمی بزرگ ضمن سرکوبی قطبالدین تارمی شهر وقلعه آن را ویران ساختند. طبقه اشراف تارم در همین دوره در دربار ملوک هرموز از موقعیت مناسبی برخوردار شدند. خواجه فخرالدین تارمی وزیر قدرتمند امیر سیفالدین پادشاه قدرتمند در سال ۸۳۹ ه/۱۴۳۵ میلادی است.
این منطقه در قرن نهم ودهم چندین بار بین ملوک هرموز و لار دست به دست شد. درسال ۹۲۱ ه/۱۵۱۵ میلادی گامسده دلومز فرستاده آلبوکرک به دربار شاه اسماییل از مسیر تارم عبور میکند ودرباره آن مینویسد: این هیئت به محل بزرگ دیگری رسیدکه خان آن به میرجلالالدین شهرت داشت میرجلالالدین به فرناندو و همراهان ارج واحترام فراوان گذاشت وضمن اینکه به آنان غذا ومکان داد، آذوقه دو روز راهشان را هم تامین کرد میر جلالالدین مردی مهربان وشصت ساله بودکه دو پسر کامل داشت. این محل تارم خوانده میشود وحصار وخندقی آنرا در بر میگرفت. درون این حصار سیصد وبیرون آن دویست نفر ساکن بودند خانههای این محل با خشت خام ودیوار گلی وبامهای صاف ساخته شده بود.
آب مورد نیاز این محل از جاهای دوردست با لولههای سفالین تامین میگردید. طارم جایی بود بسیار زیبا ودلپذیر که در آن نان ومیوه به وفور یافت میشد از این گذشته باغستان، تاکستان ونخلستان زیاد هم داشت. در اینجا آسیابها در زیرزمین قرار داشتند، زیرا آبی که با آبشار بتواند آن را به حرکت در آوردوجود داشت.
در سال ۹۵۰ ه/۱۵۴۳ میلادی قوای صفوی برای تصرف این بخشها به لشکر کشی گسترده ای دست زدند ملک جمال حاکم تارم دراین نبرد شکست خورده وبه کوههای اطراف پناه میبرد. بدین سان این مناطق تحت حاکمیت والی فارس حکومت صفوی قرار گرفت.
+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۴۰۲ ساعت 9:0 توسط کاظم گلخنی |
خارخاسک ...
ما را در سایت خارخاسک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1khar-khasak8 بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1402 ساعت: 19:29