در دوران حکومت شاهان غزنوی بازرگانان مقدار زیادی از سرمایه خود را نهتنها از سود معاملات گذشته جمع میکردند، بلکه از درآمدهای حاصل از زمینی که از آن سودها بهدست آورده بودند یا از املاک محتشمانی که مایل بودند از طریق پیماننامههای گوناگون شرکت واگذاری سرمایه حاصل از درآمد املاکشان را بهکار اندازند و نیز از عایدات دولت که در اداره این محتشمان بود، جلب سرمایه میکردند؛ خواه هنگامی که برای خزانه تجارت میکردند، خواه بهعنوان سود جنبی جمع و مالیات کشاورزان به معنی وسیع آن که شامل برزگران، باغداران، دامپروران و صیادان میشد، همراه با کارگران معادن، کارگاههای جولاهی و فرشبافی و صاحبان حرفه که به آنها پیشهوران نیز میگفتند، متاع و کالاها را تولید میکردند.یک بخش از کالاها را مولدان در روستاها و شهرها و با اشتغال زنان و مردان در قدم نخست برای مصرف شخصی و مازاد آن را بهصورت کالا، برای مبادله به بازار عرضه میکردند. گرچه اقتصاد عمدتا به شکل طبیعی و خود مصرفی بود، موانعی برای مبادله و تولید کالا نیز وجود نداشت. بنا بر مساعد بودن شرایط طبیعی یا سنت ویژه تولید کالای مشخص، نواحی مختلف یک کشور یا کشورهای مختلف در رشته تولید این یا آن کالا شهرت مییافتند و این امر سبب مبادله و بازرگانی وسیعتری در بین شهرها و کشورها میشد. راههای بازرگانی، خشکه و بحار را دربر میگرفت و در خراسان پیش از مغول راه ابریشم که پکن را به بغداد وصل میکرد، مهمترین راه بازرگانی محسوب میشد. از روایات و اشارات متعددی که در ادبیات کلاسیک منثور و منظوم فارسی دری در این رابطه بهعمل آمده، میتوان فهمید که لعل بدخشانی، فلفل هندی، گوگرد فارس، مشک تبتی، کاسه چینی، عقیق یمنی، ادیم و چرم طائف، شکر مصر و خوزستان، کاغذ, ...ادامه مطلب
تجارت خارجی در قرن شانزدهم میلادی نخست در بنادر ایران مانند جاسک و بندرعباس آغاز شد. با مرگ شاهعباساول و فعالیت هلندیها، تجارت انگلیسیها در بندرعباس بهتدریج رو به زوال نهاد. بهمرور، ایک به تجارت در بصره توجه کرد و در سال 1640م/1048ق، به ﺗﺄسیس دفتر تجاری در بصره موفق شد؛ تاآنجاکه پس از بندرعباس، بصره دومین بندر فعال منطقه به شمار میرفتدر اواسط قرن هجدهم میلادی و با قتل نادرشاه، بندرعباس و نواحی ساحلی آن تحتنفوذ و تسلط قوای مختلفی قرار گرفت و خانها و رؤسای طوایف محلی با استفاده از کشمکش قدرت جانشینان نادرشاه، بار دیگر مجال خودنمایی یافتند و برای تسلط بر بندرعباس و نواحی مجاور آن، رقابتی سخت را با یکدیگر در پیش گرفتند؛ اما با اندکی احتیاط باید گفت که صرف وجود ناامنی در بندرعباس و مناطق پیرامونی آن علت تام و کافی برای عمل انتقال و انتخاب محل دیگر نیست؛ چون ناامنی در آن مقطع بهصورت فراگیر در مناطق داخلی ایران و بهویژه در سواحل خلیجفارس وجود داشت.بهنظر میرسد که اراﺋﮥ نظرهای مختلف ازسوی مقامات و ﻣﺄموران کمپانی برای یافتن قلمروهای جدید در خلیجفارس عامل دیگری بود که به شکلگیری سیاست جدید ازسوی کمپانی هند شرقی انگلستان در منطقه منجر شد. ازاینرو نخستین نشانههای جابهجایی کانون تجارتی خلیجفارس از بندرعباس به بصره در این دوره به چشم میخورد. این تغییر کانون تجارت و انتقال دفتر نمایندگی کمپانیها را از بندرعباس به سایر مناطق، ازجمله بصره در سال 1763م/1177ق، آغاز روند سیاسیشدن حضور بریتانیا در خلیجفارس میدانند (امین، 1370: 106). ازاینپس کمپانی انگلیسی در حوادث منطقه نقش بسیار مهمی ایفا کرد که علت اساسی این اقدامات و ایفای نقش جدید، از منافع کمپانی در خلیجفارس و از, ...ادامه مطلب
گسترش مبادلات تجاری در کشورهای شرق و غرب آسیا خود مدیون امنیت و قدرت سیاسی کورها می باشد به نحوی که ثبات سیاسی بیشتر روننق اقتصادی بیشتری را نیز در پی داشته است در این میان ایران و نیز خلیج فارس در شاهراه ارتباطی تجارت دریایی و نیز وجود قدرتهای متمرکز و صاحب نفوذ در ایران باعث رونق این تجارت و نیز استحکام پایه های قدرت این حکومتها می شددر این میان بعضی از حکومتها با روی کار آمدن در دوره ای خاص که تجارت دریایی با افول مواجه شده بود روی کار آمدند و در احیای این تجارت و نیز گسترش نفوذ دولتشان در سایر بنادر شرق و غرب تاثیر و نقش بالایی داشتند که از این نوع حکومتها می توان به آل بویه اشاره کرد که خود بانب احیای تجارت دریایی بعد از یک دوره افول می باشند و علاوه بر این از طریق سود حاصله از این تجارت رونق نسبی در حکومت و سرزمین تحت تسلط خودشان بوجود آوردند.بویه یا بوییان یا بویگان، (۳۲۰-۴۴۷ ق / ۹۳۲-۱۰۵۵ م) از دودمانهای دیلمی شیعی مذهب ایرانی پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی میکردند، و از دیلم در لاهیجان گیلان برخاسته بودند.وییان دودمانی از دیلمیان بودند و به زبانی ایرانی صحبت میکردند. سرزمین بوییان دیلمستان بود.در باختر و مرکز ایران دو دودمان از دیلمیان به نام آل زیار (۳۲۰ ه. ق.) و آل بویه که هر دو از سرزمینهای شمالی برخاستهاند مرکزی مرکزی و باختری ایران و فارس را از دست خلفا آزاد کردند.دیلمیان سخت نیرو گرفتند و مدت ۱۲۷ سال حکومت راندند و چون خلفا در برابر آنها چارهای جز تسلیم ندیدند حکومت بغداد را به آنها واگذاشتند و خود بعنوان خلیفگی و احترامات ظاهری بسنده کردند.این سلسله در سال ۴۴۷ ه. ق. بدست سلجوقیان و به خاطر اختلاف همیشگی که با آل, ...ادامه مطلب